۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

به یاد زندونی «بدون مرخصی با دنده های قفسه سینه شکسته، معده و ریه داغون و ناراحتی قلبى» که معتاد و تواب نبود و در زندان گوهردشت جان داد

خیلی باید بی شرف باشی که بعد از  شکستن دنده های قفسه سینه بر اثر فشار و شکنجه و ناراحتی ریوی و قلبى و فشار خون بالا و خونریزی معده یک زندانی سیاسی و در نهایت کشته شدن او، بگوئی : منصور رادپور تواب و معتاد به قرص آرام بخش بود(١).
(١): به گزارش کلمه، مرحوم منصور رادپور تا قبل از اینکه به سالن ۱۲ منتقل شود انسان شاداب و با روحیه ای بود، اما در این بند به اعتیاد به قرص روی آورد. درهای بسته، اتاق های دو متر در دو متر و هواخوری های کوتاه و مقطعی افسردگی را در این سالن رایج کرده که برخی هم به مصرف مواد مخدر یا قرص های آرام بخش روی آورده اند.
..........................
بر اساس این گزارش، وی در ابتدا به ۳ سال حبس محکوم شد که پس از آن و به دلیل اینکه با یک تلفن خبری را از درون زندان به یکی از سایتها مخابره کرده بود، به ۵ سال حبس دیگر نیز محکوم شد.
وی در این مدت با توجه به شرایط خانوادگی و جسمی اش چند بار توبه نامه نوشت و اظهار ندامت کرد و درخواست کرد اجازه دهند نزد همسر و فرزندانش برود، اما فقط و فقط به دلیل آن تلفن اجازه مرخصی از وی سلب شد.

ِای تف به شما که از حداقل شرافت بی بهره اید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر